وجدان آگاه

نوشته های یک وجدان آگاه و چشم بینا در مورد آنجه در اطراف خویش می بیند

وجدان آگاه

نوشته های یک وجدان آگاه و چشم بینا در مورد آنجه در اطراف خویش می بیند

زکات قدرت سرکوبی بنده های خدا؟ خدا؟

سلام به خدا


این پست رو می نویسم خلاصه، تا بنده های دیگه ت خبر داشته باشن بین یه بنده و یه خدا چیا گفت و شنود میشه!


خدا خودت شاهدی که دوساله از خودم و وقتم و جسم و رحم برای همکلاسی هام که با مشکلات زیادی توی درس و دانشگاه روبرو هستند، مایه گذاشتم، فقط به نیت خیر!


حالا میبینی که چطوری و به چه شکل هایی دارن ( بچه ها و همکلاسی هام نه ها ) دارن ازم تشکر و قدر دانی ( که اصلا انتظارش رو نداشتم و ندارم ) می کنند؟


می خواستم ازت بپرسم، آیا تو که قدرت میدی به بنده هات، بهشون یاد نمیدی که اون قدرت و جایگاه برای مدارا با بنده های زیر دست هست؟ و نباید برای ارعاب و ترسوندن و حتی ضربه و ضرر زدن به بنده هات ازش استفاده کنند؟ آیا زکات قدرت اینه؟


ازت می خوام، پشت حق مثل همیشه بایستی، و تنها نذاری هرکسی که حرف حق میزنه و هدفش خیر و حقه! انتظار زیادی از خدای عادل و شاهد نیست، خیلی هم کمه!!

منتظر برای هزارمین بار خدایی ت رو بهم ثابت کنی تا منم بندگیم رو بهت ثابت کنم و بلعکس!

از آمریکای تهران به دیدن شما آمده ام !!! افتخار کنید !؟

سلام


دیشب ساعت یازده 12 بود که داشتم رادیو گوش می کردم، صحبت از فروش اینترنتی بلیط های تئاتر فجر شد و فکر کنم مدیر سایت فروش بود، یا یکی از مسئولین که، در مصاحبه ای داشت آمار خرید ها و بازدید های سایت رو می داد.


در اقدامی بسیار ...... ( ناشیانه، بی سوادانه، نا آگاهانا، یا یه چیزی توی این مایه ها) طرف شروع کرد به گفتن آمارهای بازدید کننده های خارجی.

از این سایت ( فروش بلیط تئاتر )


چندتا کشور اروپایی گفت و بعد امریکا! گفت جالبه بیشتریت بازدید هم 55 تا از آمریکا بوده.


خندم گرفت ناخوداگاه ...

یهویی یاد خودم افتادم!!! من هم از آمریکای تهران وصل میشوم به سایت ها، حتی بسیاری از دوستان من !!!!!


اره، فیلشرشــکــنـــ  ..... معمولا برای آمریکا، هلند، فرانسه، چین و اینهاست این وسایل دست یابی به آزادی نسبی در اینترنت !!!


چرا؟

چرا نباید یک مسئول که در یک رسانه ملی مصاحبه می کند اینقدر از محیط کاری ای که ازش صحبت می کند بی خبر باشد؟؟؟؟؟؟

آیا:

آیا کسی چون من ( دیگه کم سواد تر من هست مگه؟ ) که اهل اینترنت و سایت و وبلاگ و ... باشه، وقتی این حرف نه چندان آماری نادرست را بشنود چه فکری پیش خود می کند؟

آیا اصلا چند نفر از خارج از ایران بلیط تهیه می کنند!! آیا نوعی افتخار است؟ آیا نباید به هم وطن های خودمانُ تک تک شان افتخار کنیم؟

آیا ...نوشتن این پست درست بوده؟ :دی


پ ن: رونوشت به مسئولین سایت گیشه تئاتر، رونوشت به همون آقاهه که مصاحبه فرمودند!


پ ن: شما دوست عزیز هم که زندگی تون مثل ما با فیلشرشــکــنـ میگذره، یه سر برید داخل سایت شون آمار بازدید خارجی های ایرانی های مقیم داخله خارجی شون زیاد شه!

چاه مکن بهر کسی، قبر "راحت" بکن بحر خویش...!

سلام علیکم.


یکی از درس هایی که امروز از زندگی آموختم، یعنی توی امتحانش قبول شدم رو میخوام براتون بنویسم.


همیشه، در مقابله با دشمن، حتی هرچقدر ضعیف هم باشد و فکر می کنی پیروز هستی، اخلاقیات را رعایت کن، چرا که رعایت نکردن اخلاقیات، همه قدرتت را از تو می گیرد و شکست خواهی خورد.


خدا رو شکر این درس بزرگ رو با خودم ضربه خوردن تجربه نکردم، بلکه دشمنی قوی و بزرگ خواست شوخی شهرستانی ای بکند، اما دریغ از اینکه نمی دانست شوخی های شهرستانی فیدبک خوبی ندارند:دی و من این درس را از او آموختم.


خدایا شکرت که می دانستی و به ما هم گفتی: که دشمنان شما را از احمق ها آفریدیم!

البته توهین به کسی نباشه ها و نیست، خوب در نقل قول باید امانت دار بود


بله، پست باید خلاصه باشه تا شما بتونید فکر کنید و نتیجه رو خودتون بگیرید.


درس و فرمول اینه، اخلاق مداری و جوان مردی، بزرگ ترین سلاح در جنگ برای موفقیت عملی، روحی و واقعی!


حال از این فرمول می توانید برای حل بسیاری از مسائل استفاده کنید.


در راه خدا باشید، کارهایتان برای رضایت خدا باشد، همیشه پیروز باشید.

قرآن دوباره سر نیزه می روند .... تکرار تاریخ !!!

استغفرالله ربی و اتوبه الیه

سلام !


دیروز، روز عاشورا ساعت ده و نیم اینا به سمت میدان انقلاب و دانشگاه تهران رفتم تامادر رو برسونم مسجد دانشگاه، دیدم یه سری از نگهبانان امنیت خیلی مرتب ایستاده اند! تعجب کردم!


برگشتم و رفتم هئیت و بخاطر امداد رسانی به دایی که پنچر کرده بود به سمت خیابان آزادی برگشتم و در جیحون لاستیک رو دادم به دایی و گفتم از خ آزادی برم نواب و برم هیئت تا حداقل به نماز عاشورا برسم.


از زمزم و جیحون که وارد خیابان آزادی شدم ترفیک عجیبی دیدم، همین که به خیابان کارون نزدیک می شدم صدای شعارهایی می آمد، یا حسین .... حسین ، مرگ بر دیکتاتور ....


خیلی عصبانی شدم از اینکه احترام چنین روزی رو نگه نداشته اند و راه خود باز کرده و عصبانی جلو می رفتم که دیدم بهم هو میکنند و میگن بسیجی ... بسیجی .... ، اصلا این قسمتش برام مهم نیست، کاش هم به شخص من بود، اما شعارها از حالت دوپهلو خارج شده بود و به ولایت و ارزش های اسلامی توهین می کردند، آن هم به شکلی گل آلود و در هم کردن حق و باطل به سبک خودشان!!!!


آنجا بود که یاد معاویه افتادم و جنگ صفین، که از اسم اسلام بر علیه خود اسلام استفاده کردند و افرادی جاهل و سست دین را فریب دادند تا در مقابل نمایندگان خدا روی زمین، بایستند!!


تازه داستان پست تر از این بود، آن موقه از قران استفاده کردند تا جان خود را ابتدا حفظ کنند، اما اینجا هدف شان بی حرمتی به مقدسات و اسلام بود و خوب به آن عمل کرده و به قران و عزداران قرآن ناطق و روز ریخته شدن خون قرآن ناطق بی حرمتی کردند.


دیگر تشخیص حق از باطل سخت نیست.


دیگر طبق اسلام، با مشخص بودن جبهه ی حق و باطل، سکوت کردن حرام است!


دیگر باید مبارزه کرد با دشمنان خدا و کتاب و فرستاده خدا و ولایت فقیه.


دیگر زمان انتظاره پویا و متحرک برای ظهور امام زمان است، زمان مبارزه برای ایجاد بستر مناسب برای فرج امام عصرمان حضرت ولی عصر مهدی صاحب الزمان ...