سلام!
سال اول که اومدیم دانشگاه سال 86 ورودی های قبلی همه شاغل بودند و آزاد آموزش الکترونیکی ثبت نام کرده بودند که هیچی نمیخواستند جز مدرک خواجه نصیر!!
ما امکانات مون حدش رو به صفر می شد هیچی! سیستم کلاس آنلاین داغون، محتوی هیچی، پاسخ گویی استادها صفر، مدیر گروه ، کلاس ها داغون و کلی مشکل آموزش و اداری که خدا از همشون اگاهه و بنده ها ...
رفتیم صحبت
چه نامه ها که با چقدر!!! امضا ندادیم
چقدر جلسه حضوری خدمت معاونت آموزش، رئیس قسمت، رئیس دانشگاه و حراست و قسمت های مختلف که ندادیم!!
چه تلاش هایی که خودمون برای رفع مشکلاتمون نکردیم
وچه پشنهادهایی که برای کمک صددرصد رایگان و بدون ادعا ندادیم
و ...
و ...
و ...
نتیجه ها
چه نامه ها و جلسه هایی که اصلا قبول نکردند و پاسخ ندادند
چه پاسخ های بدون منطق و تخصصی که نشنیدیم
چه قول های مکتوب و شفاهی که عمل نشده دادند
چه زیر آب هایی که تکان خور و چه تعهداتی داده نشد
البته کمی سیستم بهتر شد تا سال 87 ... که قبل ورودی جدیدها سیستم امیدوار کننده شده بود که میخواد بهتر بشه و کمی محتوی امد و بعضا مدیران گروهی ...
البته کلاس انلاین پر می شدند
سال 87 هم بعد هم سراشیبی رو گرفت و حالا نرو کی برو
محتوی ها استاندارد سازی و حتی دیگر ویرایش اولیه نشد
کلاس آنلاین ها پر، سیستم جدید کلاس آنلاین که با تلاش و انتقاد سازنده ما به روز شده بود آبدیت نشد و مشکلات سیو کلاس ...
تداخل وحشتناک کلاس های حضوری و پایین بودن کیفیت برخی تا حد ....
اصلا عوض کردن سیستم کلاس آنلاین و مشکلات ابندایی سیو شدن اون ها
نبودن محتوی برای برخی دروس و خوندن هیچی بهمراه کلاس های سیو شده ترم قبل که ناقصی کم نداشت ...
مشکلات ارائه واحد و موثر نبودن خیلی مدیران گروه یا به سنگ خوردن تلاش هایشان و دلسرد شدن و حتی بعدها کنار رفتن ....
سال 88 بود که 300 و خورده ای اومدند، گفته شد حق هیچ ندارید، اجازه کتابخانه ندارید، وضع اینگونه و آنگونه است، به شکل های مختلف، برخورد های شدید، سلام کردن در سایت دانشجویی و ایمیل و آدرس وبلاگ دادن بدون هیچ گونه آموزش و توجیه قبلی ای روی گل برادرانی را دیدن و ....
کلاس ها همان، وضع تداحل کلاس های حضوری و همه پرس شدن در آخر ترم همان و همان و رفتن و کنار کشیدن عملی مدیران گروه و تنها ماندن دانشجویانی که آیندگان کشور هستند.
و برآیند این سه سال رفتن بیش از هفتاد درصد دانشجویان که بیش از 600 نفر می شوند، هزینه ای بیش از یکی دو ملیون دادن، دو سه سال عمر خرج کردن، و آخر برای دختران افسردگی و گاها شکست تحصیلی و ترک تحصیل، برای پسران سربازی و مشکلات بسیار زیاد آن که قسمت خورد شدن شخصیت و قدرت علمی اجتماعی آنهاست ...
و چه شد؟
هیچ دیدند و چشم فروبستند
نگذاشتند ببینند و به به و چه چه کردند
مقصر محض شد دانشجو و نشدن کارهایی که شدنش ذره ای تخصص و دلسوزی و وجدان میخواهد.
اگر در این بیابان کم اب و علف کسی عقل خویش در گلدان خود آباد کرده است، با تلاش بسیار زیاد خود و دلسوزی استاتید خوب و دلسوزی بوده است که در این وضعیت سیستم برای بچه ها نهایت تلاش خودشون رو کردند.
و سالی سال 89 شروع و تکرار همان داستان های قبلی به انضمام یک سفره ی جدید برای ...
آیا خداوند در قرآن نگفت به آنچه در پنهان و آشکار میکنید آگاهم؟
آیا در قرآن خیانت در امانت جرم محسوب نشده است؟ پایندی به عهد وپیمان با خداوند و مردم؟
آیا خداوند و اولیاء خداوند نگفتند که حق الله بخشیده میشود ولی حق الناس نه؟
آیا استفاده از بیت المال برای آنکه حق ش است دستور متن قرآن نیست؟ آیا وظیفه مسئول آن نیست؟
آیا به آن روز قیامتی که حساب کتاب می شود و وعده خداوند است ایمان و اعتقادی هست؟
اگر هست نمود بیرونی آن کو....
اگر اینها هستند چرا وضع بنده های خداوند این گونه است ....
پ ن: خدا عالم و شاهدست و برای تک تک حرف هایی که زدم در دادگاه عدل الهی پاسخگو خواهم بود.
پ ن*: شاید متن خالی از احساس نباشد اما دور از تعقل و واقعیت نیست.
پ ن**: این متن برای شخص خاصی نیست اما رو نوشت برای همه مسئولین حتی تا وزرات علوم دارد.
پ ن***: اگر وقت و عدل داده شود برای همه موارد مدرک و مصداق وجود دارد و یا داشته است! در محکمه عدل خداوند هم که عین آنها و واقعیت را می توان دید.
سلام
جاتون خالی امسال قسمت شد رفتیم کربلا، نجف، کاظمین، سامرا و زیارت یاران امامان معصوم و مسجد سهله و مسجد کوفه و ....
تا حالا سرزیارتی خارج از ایران نرفته بودم و در ضمن نیازی نبود برای کسی سوغاتی بخریم یا بخرم، اما این سری دلم میخواست برای یک تعدادی از دوستانم سوغاتی های نا قابلی بخرم تا دستور پیشوایان دین رو هم انجام داده باشم.
بسیار وقت می برد، انتخاب سخت بود و جنس ها مشکل دار و تهیه سوغاتی بسیار سخت ...
به جایی رسید کار که احساس خسران کردم و با خویش عهد کردم در سفرهای زیارتی انشائالله، جز آنچه خودم تخصص دارم و میدانم که سریع می توانم تهیه کنم، نکنم و بقیه هرچه ماند بجایش برایشان عبادت و دعای خیر کنم که برترین سوغاتی هاست به نظرم.
چه خوب است در این سفرهای بزرگ حواسمان باشد خسران نکنیم که بسیار گران قیمت هستند.
خواندن یک نماز چهار رکعتی به شکلی که رکوع و سجده و اذکار درست ذکر شوند حداقل 1:30 تا دو دقیقه وقت ناقابل نیاز دارد ....
چگونه شمای مسلمان آن را در کمتر از یک دقیقه و با رکوردهای 50 ثانیه به اتمام می رسانی؟
آیا جز این است که چون کلاغ نوک بر زمین می زنیم و خسران تر از آن کلاغ نه تنها دانه ای بر نمی گیریم بلکه حق الهی بر دوش خود اضافه کرده و می کشیم؟
شیرنی عبادت را نمی خواهید نخواهید! وظیفه خود را به درستی انجام دهید که فردا حسرت نخورید!
وای بر ما که مسلمانی نکنیم!
سلام علیکم
چقدر خوبه وقتی برجایگاهی تکیه می زنیم، ابتدا ببینیم آیا تخصص ش رو داریم که داریم قبول می کنیم یا نه؟ آیا واقعا اشراف داریم به کاری که می خواهیم مدیرت ش کنیم؟ آیا تجربه لازم و کافی رو داریم؟
آیا لیاقت اون کار رو داریم؟ بر اساس شایسته سالاری در مقایسه با دیگران که در کنارمون هستند و حتی گزینه برای انتخاب اون مدیریت نیستند و با تقبل ما ظاهرا زیر دست ما خواهند بود؟
از همه مهمتر داشتن بصیرت و جنبه برای تقبل یک مسئولیت هست، بصیرت به آنچه میگذره، بصیرت به میزان تخصص خود و بصیرت به کسانی که ظاهرا زیر دست ما هستند .... داشتن جنبه اینکه وقتی چیزی میگی انجام بشه احساس خود بزرگ بینی نداشته باشی و دیگه بنده رو خدا نباشی، جنبه داشته باشی که وقتی کسی چیزی گفت که دست تر از حرف ت بود، مغرور نشی و نگی نه همین که من میگم! متوجه بشی که نمیدونی یا اصلا احتمال بدی که اون درست میگه و با بصیرت و آگاهی تحقیق کنی تا بتونی معقول برخورد کنی.
اره خلاصه انشاءالله خدا همه ما رو به راه راست هدایت کنه و نیاد اون موقه ای که با نداشتن این سه چهارتا چیز کوچیک کینه کسی رو به دل بگیریم و با برخوردهامون هم دل بنده های خدا رو به درد بیاریم و هم احتمال دل خدا رو !!
بله خدا شاهد و آگاه است به آنچه آشکار و پنهان می کنیم.
پ ن1: جا و مقام به هیچ کسی وفا نکرده، دیر و زود داره اما سوخت و سوز نداره!
پ ن2: دعای خیر