سلام
روزگاری است شخصیت و خود درون بعضی از اشخاض را خواسته یا ناخواسته دیده ام!
شاید خودشون یا خیلی ها فکر نکنند، که حتی در شرایطی که دارن کسی رو تهدید می کنند یا تحت فشار قرار می دهند، طرف ممکنه مطالعه شون کنه و ازشون حرف بکشه ...
امروز باز رفتم جایی که کسانی هستند که خودشون رو خدای اونجا و حتی خدای خیلی چیزا می دونند.
باز تهدید، گاه تهدیدهاشون با تندی و ناراستگویی و بی ارزش کردن هرچیزی است که به نفع من است، گاه مثل امروز با لبخند هایی که پشت شون یه عالمه تنفر و دشمنی است!
میگم میخوام این قضیه رو حلش کنیم، طوری که بعدا دوباره دهن باز نکنه و بشه اینی که الان داره میشه (قبلا مثلا حل شده بود که با نوعی خیانت در امانت باز زخم رو باز کردند! خدا شاهده ...) بعد ایشون می گن که خوب نگاه کن ( با لبخند مثلا) بالاخره اگر بعدا مشکلی پیش بیاد ( توی ذهن شون: بعدا بخوای پا روی دم ما بزاری!) همه ی انچه از اول بوده ( و حتی نبوده!!) باز میشن تا اون یکی بشه پرونده ای از همه شون و پیگیری بشه، حالا شما برو، خیالت راحت این موضوع حله دیگه!
حل؟ بعد از این همه خسارتی که به جسم و ذهن و گاه روح من زدید؟ آیا من یا خدای من از حق الناس میگذره؟
حل؟ از همین حل هایی که الان گفتید؟ یعنی برو بخشیدیم ولی دیگه کاری نکن که ما خوشمون نیاد مگرنه ....!
آیا واقعا اینقدر لذت بخش و غرور کاذب آفرینه که انسان با غرور و خودخواهی و عقده های شخصی خودش، عدالت جامعه و خدایی رو بذاره زیر پا و هرکاری دلش میخواد بکنه؟
آیا واقعا نمی بینید، نمی شنوید، فطرت شما ( تلمیح !!! به خویششون) احساس نمی کند که این بنده خدا، از خودش توی این دوسال مایه گذاشت برای همکلاسی هاش و دانشجویان، و نتیجه و نمره هاش اونایی بود که شما رو سرفراز کرد پیش خدای ( تلمیح) خودتون؟
پ ن: احساس خوبی نداشتم و ندارم نسبت به این برخورد ها، احساس نمیکنم پشت ش نیت خیری وجود داشته باشه!
پ ن: الله اعلم، خدا آگاه تر است، خدا شاهد است و آن دنیا خود خدا دو دوتا چهارتا خواهد کرد، پس شمای خواننده هم قضاوت نکنید!
پ ن: فقط بدانید و آگاه باشید که خدا به آشکار و پنهان شما آگاه است و شما باید پاسخ گوی و همنشین اعمال خود باشید.